این شعر در سال 1386 در مایندموتور منتشر شده است.طرحی برای سه شعر «کلیمانجارو»، «پریصاد» و «رومئو»
۱-کلیمانجارو
یارو سوار ِ جارو مثل ِ جادوگرا
گفتم کجا میری با این سرعت؟
گفت میرم کلیمانجارو برفا رو پارو کنم
گفتم مگه من مُردم؟
و داستان از این جا شروع شد:
۲-پریصاد
پریصاد ِ من! صادره از صاد، بخش ضاد
شناسنامهی شما دست ِ من چه میکند؟
نکند شما را دست انداختهام
و قصد دارم با این شناسنامه شما را جعل کنم؟
توجه شما را به خودم جلب کنم
یا هر طوری که خیر است؟
نه خیر!
۳- خیرالاُمور به واسطهی اَوسَطِها
ای واسطهی عالم بالا
پایین ِ وسط ِ من چه میکنی حالا؟
در این ورطه که مرا ورتابیدهاند
به جز کژتابی به هیچ صنعتی نشاشیدهاند
حالا منم که از خودم وسط میتابانم
۴- رومئو
لبهایی به سبک ِ رومی
با یک دماغ ِ خرطومی
و گوشهایی که نه چندان است
چرا عکست رو توی ِ جیب ِ پشتت گذاشتی؟
۵- صادرات ِ صورت
در پیشانی هر یک از ما
دو چشم به حالت ِ چشمگیری است
حالتی که خیال میکنیم
دیگری بالای کلیمانجارو، پارو به دست ایستاده است
اما هر دو در وسط ِ راهیم
سر در اول ِ چاهیم
۶- چراگاهیدن
چرا هر که با من آشنا شد بچهدار شد؟
چرا بچههای ما کلیمانجارو را یک ردیف برج و بارو میبینند؟
چرا کشتی نوح روی کوه لنگر انداخت؟
چرا همهی پایانها پایه نیستند؟
۷- پایان ِ پایه
آهای! از روی چارپایه بیا پایین!
تاریخ انتشار: آذرماه هشتاد و شش: مایندموتور