محمد مهدی نجفی

معمار، مرمتگر، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و معماری

می‌گویند یک جلد قرآن خطی در بقعه‌ی باباافضل وجود داشته است که قطع آن بزرگ بوده و در پشت جلد آن چنین نوشته شده بوده: «مخفی نماند که این تذکره‌ای است در ذکر بعضی احوالات افضل الفضلا و اعرف العرفا رئیس الملة و الدین، امام الاسلام و المسلمین، تابع سنن سیدالمرسلین العالم العامل المدقق و الفاضل الکامل المحقق باباافضل الدین علیه الرحمة و قدس سره العزیز، از جناب خواجه عباس طوسی از نسل سلطان العارفین سلطان ابراهیم ادهم علیه الرحمة و والدش از نسل حضرت سیدالساجدین امام زین‌العابدین مروی است که فرمودند: از پدرم شنیدم که فرمود: شبی به مسجد اندر شدم و دیدم که حضرت امیرالمومنین (اسدالله الغالب) علی‌بن‌ابیطالب هر دو دست مبارک به کتف باباافضل‌الدین انداخته، فرمود که ای بابا! دهان باز کن! بابا دهان باز کرد، آن حضرت آب دهان مبارک خود را در دهانش انداخت و غایب شد. چون رسیدم، بابا را بیخود دیدم و بوی مشک و عنبر مسجد را معطر ساخته بود و او را به هوش آوردم و دست او را گرفتم. چون برخاست این رباعی بر زبان او جاری گردید و به این مقال مترنم گردید:

آن را که توکل توکل باشد / صاجب ذوالفقار و دلدل باشد

هر دل که به مدح او زبان بگشاید / چون غنچه دهان او پز ار گل باشد»

شایان ذکر است که این قرآن خطی متاسفانه ناپدید شده است. (به نقل از کتاب جلوه‌ای از بهشت، نوشته‌ی محمد مهدی اسماعیلی سادیانی، انتشارات مرسل، 1390 - ص 42)

  • محمد مهدی نجفی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.