محمد مهدی نجفی

معمار، مرمتگر، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و معماری

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاملات» ثبت شده است

علایم و نشانه‌ها به اندازه‌ی کافی گویا نیستند. درباره‌ی آن‌ها هیچ توافقی نداریم. پیام‌ها باری اضافه‌اند بر دوش نشانه‌ها که هرگز به مقصد نمی‌رسند. راهزنان با شمشیرهای آخته در کمین نشسته‌اند. ناچارایم مزدوران بی‌رحمی اجیر کنیم تا ما را با دست‌های بسته به مقر حکمرانیِ پیام ببرند. باید به نگهبان‌ها و دربان‌ها باج بدهیم، و سربازان گرسنه را تمکین کنیم. راه دیگری نداریم. قرن‌هاست به خشونت استعاره خو کرده‌ایم.

 

در سنت هنرهای بصری، بیش از آنکه مسیح کالبدی باشد واجد خصلتی پیامبرانه یا واقعیتی تاریخی، فیگوری است که در مرکز بصری یا روایی ِ تصویر، منحصر به فرد یا برجسته شده است. اما صرفن این خصوصیت خود فیگور یا نقش آن در روایت به تنهایی نیست که مسیح را به عنوان یک فیگور شاخص در تاریخ نقاشی تجسم می‌‌بخشد؛ بلکه نسبت و روابط بین فیگورها نقش مهمی در ترسیم و تجسد فیگور مسیح دارند. بنابراین مسیح زاییده‌ی یک فیگور نیست، مسیح مولود مجموعه‌ای از فیگورهاست یا به عبارتی دقیق تر نتیجه‌ی چیدمان فیگوراتیوی است که در راستای ارتقاء یک فیگور پیکربندی شده است. در آثار درخشان هنر مسیحی، این پیکربندی پیش از اینکه محصول کارکرد بیرونی روایت باشد نتیجه‌ی کارکردهای فرمی درونی است. از این منظر به طور کلی فیگورهای ارتقاء یافته را می‌توان واجد خصیصه‌ی مسیح‌وارگی دانست. این ارتقایافتگی از یک سو ماحصل عبور نیروی فیگورها از خلال فیگور مسیح است، از این منظر مسیح فیگوری است شفاف که به مثابه‌ی یک رسانا رانه‌های فیگوراتیو را از خود می‌گذراند و دقیقن به واسطه‌ی عبور این رانه‌هاست که فیگور می‌تواند رنج را به صورت مادی بازنمایی کند. از سوی دیگر به واسطه‌ی همین خصیصه است که فیگور نقش یک میانجی را در برقراری تعادل بصری بین فیگورهای ترکیب بندی برعهده می‌گیرد. چنین فیگوری واجد خصلت مسیح‌واره‌گی است حتا اگر مسیح نباشد.

تصویر:

PAOLO PELLEGRIN - Moments after an Israeli air strike destroyed several buildings in Dahia. Beirut. August 2006

 

نامیدن دشوار است. دشوار تر از ساختن. چگونه احساسی را بنامم که از کودکی در مواجهه با دکل‌های عظیم فشار قوی با خود داشته‌ام؟ وقتی کنار آن‌ها می‌ایستم و نگاهم را در امتداد آن بالا می‌برم یا هنگامی که از زیرش آرام می‌گذرم. آیا تنها به واسطه‌ی ارتفاع بلندش احساس مشاهده‌ی یک عظمت است؟ کانت مواجهه با پدیده‌های طبیعی عظیم را امر والا می‌نامد. اما عظمت محصول دست بشر را چگونه می‌توان امر والا نامید؟ حقارتی که انسان در مواجهه با عظمت محصول خویش متحمل می‌شود امر والا را از عرش به زیر می‌کشد اما جایگاه امر والا را نه تنها حفظ می‌کند بلکه خود را در مرتبه‌ای فروتر نسبت به آن له می‌کند. خودشیفتگی خود را از طریق شکنجه و آزردن شیفته می‌کند. میل از اینکه نمی‌تواند خود را به مثابه‌ی دیگری تجربه کند رنج می‌کشد. اما در عین حال در مقابل اغوای خود زانو می‌زند. تمدن پروسه‌ی مازوخیستی ِ خودشیفته‌گی است. بنابراین پیروزی تمدن لحظه‌هایی است که فاشیسم ظهور می‌کند. آیا ما شاهد دوباره‌ی پیروزی تمدن خواهیم بود؟

 

بورژوازی در برخورد با واقعیت‌های چرکین جامعه، آه و ناله را ترجیح می‌دهد. او خوب می‌داند اگر بخواهند به ریشه‌ی مسئله بپردازند؛ تیشه به ریشه‌اش می‌‌زنند! اینجاست که طبقه‌ی متوسط با تمام حقارتش در هیبت یک منجی و در سیمای مسیح ظاهر می‌شود. کسی که مقدر شده تا برای نجات بشریت رنج بکشد. اما او خودخواه‌تر از آن است که کاملن مسیح باشد. او می‌نالد تا خود را بصورت موجودیتی جدا از این چرک و کثافت به نمایش بگذارد. کسی که نه بوی بد می‌دهد و نه باعث بوی بد کسی شده است. او در منجلاب وجدان بیمارش دست و پا می‌‌زند. انگار از اینکه در کثافت غوطه‌ور نیست افسوس می‌خورد. پس دست به جیب می‌شود تا ریاکاری‌اش را زیر پرداخت حق بیمه پنهان کند. اما همه‌ی ما می‌دانیم که او بازیگر خوبی نیست. آن‌ها که در این تعفن دست و پا می‌زنند تنها می‌توانند به فکر بیرون کشیدن خود باشند. یک لحظه تعلل به هر بهانه، از نالیدن تا کمک به هم نوع، آن‌ها را برای همیشه در گرداب فرو می‌برد. بنابراین نوع آن‌ها همیشه در آستانه‌ی انقراض باقی می‌ماند، اما هیچگاه منقرض نمی‌شوند اگرچه هرگز قادر به ادامه‌ی زندگی نیستند. البته آن‌ها هر گونه ابراز همدردی را می‌پذیرند. چون گمان می‌کنند فرصتی طلایی یافته‌اند. اما خیلی زود در می‌یابند سهم‌شان شنیدن هیاهویی بوده که صدای‌شان را به حاشیه رانده است. تنها بخت آن‌ها در تفسیر وضعیتی است که به آن دچارند. اما ناچارند برای آنچه که می‌خواهند به چیزهایی دیگر چنگ بیندازند. از این رو،‌ هیچگاه آنچه را که می‌خواهند بدست نمی‌آورند. و از آنجا که هنوز خواسته‌شان محقق نشده بخت همچنان با آن‌هاست.